![](https://static.wixstatic.com/media/05f7c3_46f0ccefd7a94591ab1c95cb0798000d~mv2.jpg/v1/fill/w_980,h_551,al_c,q_85,usm_0.66_1.00_0.01,enc_avif,quality_auto/05f7c3_46f0ccefd7a94591ab1c95cb0798000d~mv2.jpg)
گفتگو با خدا 💠
سِرٓ درون، نشان می دهد که با خدا نمی توان صحبت کرد.
چنین خدایی وجود ندارد، نمی توان او را دید و نمی توان تعریفی از او را به زبان آورد.
اما آن سِٓر درون چیست؟
بسیاری آن را عشق می نامند.
بسیاری خدا را همچون سیالهای بی شکل، در همه و با همه، هستی دارد.
بینام است و بی نشان. نه رنگی دارد، نه بویی.
حال او عشق است یا خدا ! برای او تفاوتی نمیکند.
من او را گلچهره مینامم. نه خدا، نه عشق.
او از دور دستها ناگهان می آید. آمدنش چون این کلمات است؛
من هستم. من در تو و تو در منی...
این نام آن سرِٓ درون است.
«کاتب»
Comments